شهراد به کلاس اول میرود
شهراد جان کلاس اولی میشود...
شکر خدای بزرگ که نعمت و رحمت خودش رو بر ما تمام کرد و ما رو لایق داشتن چنبن فرشته ای دانست.
خداروشکر شهراد جان دقیقا مثل روزای اول ورود به پیش دبستانی، لحظه شماری میکرد که کلاس اولی بشه و با انرژی و اشتیاق فراوان با آغوش باز پذیرای دوستای قدیمی و دوستای جدید و معلم مهربونش بود.
به خاطر رضایت کاملی که از مدرسه شهراد جان داشتیم ، تصمیم گرفتیم شهرادم کلاس اول رو هم توی همین مدرسه و درکنار کادر فوق العاده عالی و دلسوز تجربه کنه
روز ۳۱ شهریور شهراد جان به جشن شکوفه ها دعوت شد و در کنار دوستای قدیمی که حسااابی دلتنگ هم بودن شادی کردن و ورود دوباره به مدرسه رو جشن گرفتن.
نازنینم ،روز اول مدرسه من و بابا مهدی شما رو تا مدرسه همراهی کردیم و خداروشکر مثل همیشه همه چیز عالی پیش رفت و ما خوشحال و شاکر برای داشتن چنین دسته گلی ، این روز رو تبدیل کردیم به یه خاطره خوووب ، جشن کوچیک خانوادگی گرفتیم و یه ناهار عالی تو فضای دلچسب رستوران آبی لذت اون روز رو کامل تر کرد.(البته با برنامه ریزی بابا مهدی جان)
عکسها و فیلمهاش به رسمیادگاری برای عزیز دلم ثبت و ضبط شده.
انشالله در آینده از دیدنشون لذت ببری و بدونی که من و بابا مهدی عزیز همیشه و همبشه به وجودت بی نظیر و نابت افتخار میکنیم و سپاس گذار درگاه حق هستیم.
به امید آینده روشن و موفقیت های روزافزون در کنار امنیت و آرامش و سلامتی برای همه فرزندان سرزمینم.
یه ناهار حسااابی توی رستوران آبی...
یه رویداد بسیار شیرین مهرماهی اینکه شهراد جان در کنسرت تکنوازی آموزشگاه موسیقی شرکت کرد و یه اجرای بسیااار دلنشین و شیرین داشت
که بسیااار بسسیاااارمورد استقبال مربی عزیز و کادر آموزشگاه و تماشاچی ها و البته مورد عشق و کیییف و لذت فرااااوان من و بابامهدی قرار گرفت
به عنوان اولین تجربه اجرا عاااالی بودی عزززیز دل نمیدونی چه قنندی در دل ما آب کردی و نمیدونی ما از دیدن این صحنه چقدرررر بررای داشتنت خدا رو شکر کردیم و باز هم بارها و بارها شکر و سپاس بی انتهاااا از خالق زیبایی ها برای دیدن این روزها...
یه روز تعطیل و دوچرخه سواری شهراد جان به همراه خاله جونش
و این هم عکسای شهراد جان که خانوم اسماعیلی عزیز زحمت کشیدن ، از شهراد جان و همکلاسیهای کوچولوش داخل کلاس انداختن
سورپرایز نشانه د
جشن آب
زنگ ورزش
کلاس شیرین مونته سوری
تو قلب منی که بیرون از بدنم میتپه
با حضور تو توی زندگیم و صد البته با وجود مهدی عزیزم بیشتر و بیشتر خدای مهربانم رو به خودم نزدیکتر میبینم و این معجزه عشقه و معجزه خانوادس
چرا که با وجودتون هر روز و هر روز به خودم یادآوری میکنم که من چقدر خوشبختم که یکی از دلایلش قطعا حضور شما دوعزیز توی زندگیمه
و بازهم بارها و بارها خداروشکر میکنم برای تماااااام نعمات و برکات و زیبایی ها و نشاط و سلامتی و ثروت و همه و همه آنچه که در مسیر زندگی من قرار گرفت و هر آنچه که قرار نگرفت
این روزها به بهترین شکل خودش داره سپری میشه و من لحظه به لحظه شاهد پیشرفت و باسواد شدن و بزرگ شدن و تجربه و کسب کردن دردانه پسرم هستم
خدای من سپاس برای تمام این روزها
❤
ناااازنینم حالا که این قسمت متن رو به اینپست اضافه میکنم ۱۲ اردیبهشت ماه هست (روز معلم)میخواستم بدانی تو بهترین و لایق ترین و عاشق ترین و مهربان ترین معلم دنیا را داری
یکانسان ناب و بی نظیر
همونی که همیشه آرزو میکردم که توی مسیر زندگیت قرار بگیره
از خدای بزرگمیخوام تمااام معلمهایی که در آینده قراره روشن گر راه زندگیت باشن و ازشون کلی مطالب ارزنده و مفید و البته درس انسانسیت یاد بگیری
این چنین باشن
و بازم هزاران بارمیگم
خدایا شکرت
❤