شهرادشهراد، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

شهراد پادشاه جوانمرد

شهراد به کلاس اول میرود

1398/7/10 20:20
نویسنده : ماه مهربان
922 بازدید
اشتراک گذاری

شهراد جان کلاس اولی میشود...

شکر خدای بزرگ که نعمت و رحمت خودش رو بر ما تمام کرد و ما رو لایق داشتن چنبن فرشته ای دانست.

خداروشکر شهراد جان دقیقا مثل روزای اول ورود به  پیش دبستانی، لحظه شماری میکرد که کلاس اولی بشه و با انرژی و اشتیاق فراوان با آغوش باز پذیرای دوستای قدیمی و دوستای جدید و معلم مهربونش بود.

به خاطر رضایت کاملی که از مدرسه شهراد جان داشتیم ، تصمیم گرفتیم شهرادم کلاس اول رو هم توی همین مدرسه و درکنار کادر فوق العاده عالی و دلسوز تجربه کنه
روز ۳۱ شهریور شهراد جان به جشن شکوفه ها دعوت شد و در کنار دوستای قدیمی که حسااابی دلتنگ هم بودن شادی کردن و ورود دوباره به مدرسه رو جشن گرفتن.

نازنینم ،روز اول مدرسه من و بابا مهدی شما رو تا مدرسه همراهی کردیم و خداروشکر مثل همیشه همه چیز عالی پیش رفت و ما خوشحال و شاکر  برای داشتن چنین دسته گلی ، این روز رو تبدیل کردیم به یه خاطره خوووب ،  جشن کوچیک خانوادگی گرفتیم و یه   ناهار عالی تو فضای دلچسب رستوران آبی لذت اون روز رو کامل تر کرد.(البته با برنامه ریزی بابا مهدی جان)
عکسها و فیلمهاش به رسم‌یادگاری برای عزیز دلم ثبت و ضبط شده.

انشالله در آینده از دیدنشون لذت ببری و بدونی که من و بابا مهدی عزیز همیشه و همبشه به وجودت بی نظیر و نابت افتخار میکنیم و سپاس گذار درگاه حق هستیم. 

به امید آینده روشن و موفقیت های روزافزون در کنار امنیت و آرامش و سلامتی برای همه فرزندان سرزمینم.

 

 

 

یه ناهار حسااابی توی رستوران آبی...

 

 
یه رویداد بسیار شیرین مهرماهی اینکه شهراد جان در کنسرت تکنوازی آموزشگاه موسیقی شرکت کرد و یه اجرای بسیااار دلنشین و شیرین داشت
که بسیااار بسسیاااارمورد استقبال مربی عزیز و کادر آموزشگاه و تماشاچی ها و البته مورد عشق  و کیییف و لذت فرااااوان من و بابامهدی قرار گرفت

به عنوان اولین تجربه اجرا  عاااالی بودی عزززیز دل نمیدونی چه قنندی در دل ما آب کردی و نمیدونی ما از دیدن این صحنه چقدرررر بررای داشتنت خدا رو شکر کردیم و باز هم بارها و بارها شکر و سپاس بی انتهاااا از خالق زیبایی ها برای دیدن این روزها...




یه روز تعطیل و دوچرخه سواری شهراد جان به همراه خاله جونش





و این هم عکسای شهراد جان که خانوم اسماعیلی عزیز زحمت کشیدن ، از شهراد جان و همکلاسیهای کوچولوش داخل کلاس انداختن

سورپرایز نشانه  د
جشن آب

زنگ ورزش


کلاس شیرین مونته سوری









تو قلب منی که بیرون از بدنم میتپه
با حضور تو توی زندگیم و صد البته با وجود مهدی عزیزم بیشتر و بیشتر خدای مهربانم رو به خودم نزدیکتر میبینم و این معجزه عشقه و معجزه خانوادس
چرا که با وجودتون هر روز و هر روز به خودم یادآوری میکنم که من چقدر خوشبختم که یکی از دلایلش قطعا حضور شما دوعزیز توی زندگیمه
و بازهم بارها و بارها خداروشکر میکنم برای تماااااام نعمات و برکات و زیبایی ها و نشاط و سلامتی و ثروت و همه و همه آنچه که در مسیر زندگی من قرار گرفت و هر آنچه که قرار نگرفت

این روزها به بهترین شکل خودش داره سپری میشه و من لحظه به لحظه شاهد پیشرفت و باسواد شدن و بزرگ شدن و تجربه و کسب کردن دردانه پسرم هستم
خدای من سپاس برای تمام این روزها




ناااازنینم حالا که این قسمت متن رو به این‌پست اضافه میکنم ۱۲ اردیبهشت ماه هست (روز معلم)میخواستم بدانی تو بهترین و لایق ترین و عاشق ترین و مهربان ترین معلم دنیا را داری
یک‌انسان ناب و بی نظیر
همونی که همیشه آرزو میکردم که توی مسیر زندگیت قرار بگیره
از خدای بزرگ‌میخوام تمااام معلمهایی که در آینده قراره روشن گر راه زندگیت باشن و ازشون کلی مطالب ارزنده و مفید و البته درس انسانسیت یاد بگیری
این چنین باشن
و بازم هزاران بارمیگم
خدایا شکرت

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
25 مهر 98 17:22
موفق باشی شهراد جان💙