شهرادشهراد، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

شهراد پادشاه جوانمرد

خرداد و تیر...

1394/3/24 2:25
نویسنده : ماه مهربان
437 بازدید
اشتراک گذاری

الان که دارم برات مینویسم دوسال و چهار ماهه هستی و من با تمام عشق و اشتیاق مینویسم تا بدونی برام خییییلی عزیزی و دغدغه جدی من توی این روزهای زندگی تربیت و پرورش کامل و بی عیب و نقص این لوح پاک و بی آلایش و فرشته دوست داشتنی زندگیمه 

ساده مینویسم 

منو ببخش اگر نمیتوانم  کامل تمام لحظه های شیرین با تو بودن رو به تصویر بکشم

منو ببخش که اگرگاهی خوب نمیتوانم برایت کودکی کنم 

منو ببخش که گاهی برای بازی کردن با تو وقت محدودی را صرف میکنم 

و اگر گاهی حوصله و طاقت من کمتر از آن چیزی ست که باید باشد

نازنینم،کودکانه هایت را برایت ثبت میکنم فقط همین...

و حالا وقت سوال پرسیدن توست 

مامانی این چیه؟؟؟؟؟؟ 

و من بیش از پیش مشتاق جواب دادن به سوالات ساده و کودکانه تو

وقتی استقلال در پوشیدن لباس و میبینم واقعا از ته قلبم خداروشکر میکنم که پسر نازنینم کاملا از هر لحاظ تو سلامت کامل به سر میبره

عااااشق این حس استقلال طلبیتم پسرم 

وقتی برای هر کاری میگی

خودم...خودم...خودم

 

این بهترین چیزیه که میبینم البته شاید در پسش یه خرابکاری بزرگ اتفاق بی افته ولی اصلا مهم نیست

 

 جند تا عکس مختلف و گوناگون از حال و احوال خرداد و تیر ماهی پسرم

 

 

ب

عزیمت به سوی پااااارک 

 پسر نازنینم چون تقریبا با ورود به تیرماه وارد ماه میارک رمضان میشیم و در طول روز هوا خیلی خیلی گرمه شب ها برای گردش و تفریح به بیرون از خونه میربم چون خدایی نکرده اصلا دوست ندارم گرمای هوا قند عسلم و اذیت کنه

پس بیشتر وقتمونو تو خونه میگذرونیم و من تمام سعی و تلاشمو میکنم که اوقات خوبی برای گل پسرم فراهم کنم...

روزهای گرم اواخر بهار و آب بازی کردن های طولانی مدت شهرادم 

مشق نوشتن نازنینم 

خواب ظهرگاهی فرشته کوچولوی خونه ما 

خرگوش شدن شهراد در پارک ملت

کامیون سواری شهراد نازنینم که البته خیلی هم بهش علاقه داره

اینم سوییچ کامیون آقا شهراد !!!!!

نقاش کوجولو....

 

آقا شهراد

آخر شب

اسباب بازی ها و وسایل خونه

و باقی ماجرا...

گل پسر من این روزا علاقه زیادی به برنامه عمو پورنگ که اسمش محله گل و بلبله پیدا کرده

پسرم بیا عقب تر چشمای قشنگت درد میگیره

 

 

بازی و هواخوری و گشت گذار شبانه تابستونی شهرادم در پارک چیتگر

 

 

شهراد یه جای جدید برای بازی کشف کرده

 

آخرین شبهای ماه رمضان و بازی شهراد در پارک ساعی

همیشه بهترین لحظات زندگی من وقتیه که درکنار شما و بابای مهربون هستم خدای بزرگ به خاطر این دوتا موهبت واقعا مممونم

 

حال و هوای خیلی خاص من درشب تولد بارونی تیرماهی در مجموعه فرمانیه در کنار عزیزانم

 

 

 

 پسر نازنین و دوست داشتنی من ...

توی این روزا واقعا خیلی خیلی شیرین زبون شدی واقعا من و بابا و همه اطرافیان رو با این شیرین زبونی میخندونی و شاد میکنی و همه دوست دارن کنارت باشن و با شما صحبت کنن تا با لحن شیرین و کودکانه جوابشونو بدی

خلاصه با وجودت خنده رو لب همه آوردی

پسر باهوش و شیرین زبون من

همیشه شاد باشی و خوش بدرخشی

انشالله

 

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)