10 و 11 ماهگی قند عسل
آقا شهراد رفته آتلیه عکس انداخته البته اینجا اواخر 8 ماهگیشه،ماشاالله چقدر قند عسلم جذاب و خوش تیپه
علاقه آقا شهراد به بازی با وسایل آشپزخونه...
آخه موش موشک من تو تو سبد چی کار میکنی...
یه روز جمعه رفتیم وموزه کاخ گلستان که خیــــــــــــــــلی هم به من و بابا مهدی در جوار شما خوش گذشت
پسر من لباس پوشیده بره مهمونی...
شکر خدای مهربون که شیرین پسر من اینقدر خوشگل میخنده،همیشه لبت خندون باشه عزیزم
نمیدونم چه جوری بگم دوستت دارم پسر خوش قد و بالای من
اینجا آقا شهراد جیگر طلا از حمام تشریف آوردن دارن آفتاب میگیرن
شرح پیشرفت های آقا شهراد:
گل پسر من توی 10 ماهگی سینه خیز رفتنش تبدیل شد به چهار دست و پا رفتن و این که همین جوری که تو عکس معلومه از لبه وسایل خونه میگیره و میتونه بایسته.
باید بگم که خیلی کنجکاو شدی تقریبا با همه چی کار داری کار من خیلی زیاد شده از یه طرف باید مواظبت باشم تا با کنجکاوی کار دست خودت ندی و از یه طرف هم باید سعی کنم جلوی کاراتو نگیرم چون تو سنی هستی که داری محیط اطراف رو میشناسی و باید فوزولی کنی من به خاطر این که یه پسر باهوش دارم از خداوند ممنونم...