تجربیات شیرین تابستانی

به لطف خدای بزرگ که مهربونی که محبت و نعمت خودش رو درحق ما تمام و کامل کرد دلگرمم به وجود خانواده نازنینم

خدای بینهایت عززززیزم شاکرم به خاطر نعمت شادی و سلامتی و امنیت و آرامش و خانواده و همممممممه این زیبایی هاااااا.

تابستان پرشور دل انگیز شهرادم و خاطرات و تجربیات شیرین شهراد و مادرانه های من و همراهی با عزززیز جاااانم و اولین حضور شهراد ناازنیم در کلاس موسیقی ، مادر و کودک .

که البته به خاطر روزنه هایی که تو وجود پاک و نازنین شهرادم دیده شده تصمیم گرفتیم شهراد جان رو تو این کلاس ثبت نام کنیم که تو این محیط شاد همراه با بازی و شعر و نقاشی و فضای مادر و کودکی استارت شرکت کردن گل پسری تو فضای آموزشی زده شد.

خداروشکر که لحظه به لحظه همراه و هم قدم وجودت هستم و از نزدیک میتونم همراه شادمانه هایت باشم.

به این ترتیب شهراد دوستای خوب دیگه ای هم پیدا کرد و خداروشکر بسسسیار بسسسیار ارتباط خوبی با کلاس برقرار کرد.

جانم برات بگه روزای طولانی تابستانی و طبق معمول همیشه بازی کردنها تو محیط های مختلف که البته گاهی عزیزانمون هم همراه شادمانه های ما هستند

سیرک آفتاب و پارک ارم و من و شهراد و بابامهدی عززززیز

آبیاری باغچه و بازی کردن شهراد تو باغچه 

همراهی شهراد تو خاله بازی دختردایی هاااااا

 من و شهراد و کیدزلند مجموعه کوروش ،خیییییلی بهمون خوش گذشت

یه عکس خوشتیپی از شهرادم که تو یه جشن عروسی شرکت فرمودن

باشگاه بانک مرکزی که  برای مامان خاطرات کودکی نوجوانی رو زنده کرد خاطراتی از شادی و بازی کردنهای بی تکرااااااار و یه دورهمی شیرین و خاطره انگیز با عزیزانمووون.

این شرح مختصری از تابستان 95 من و بابایی و شهرادی جان که اگه بخوااام همه شیرینها و شکر پرااانیهای قند نباتم رو اینجا بنویسم یه طومار بلند بالا رو میطلبه

خلاصه بگم 

شیرین ترین پسر دنیااااااا کاش میدونستی چه اندازه دوستت دارم . شیرین زبانیهای بی حد و اندازت چه بی مقداااار قند تو دل ما آب میکنه و اینکه چه جوری همه رو عااااشق و شیفته خودت کردی که چه جووری همه دلشون برات تنگ میشه و دلشون میخواد پیششون باشی .پسر باااهوش و مهربااانم خداروشکر که داریمت ....