بهمن ماه رسید

بهمن ماه هم رسید،دیگه کم کم داریم به میلاد 3 سالگی نااازنین پسر یکی یک دونم نزدیک میشیم.

خداحافظی با دنیای 3 سالگی و ورود به یه دنیای جدید تر ،جدید از این لحاظ که دیگه تو این سن شهراد باید وارد دنیای آموزش بشه اونم تو محیط بیرون از خونه .

فقط و فقط خواسته من از خدای بزرگ اینه که بتونیم هدایت گر خوبی برای مسیر پرورش همه استعدادای خدادادی باشیم که تو وجود جانکم نهفته ست، تو پر از انرژی و توانایی های بالقوه هستی ناازنیم، از خدا میخوام همیشه تو هر زمینه ای که دوست داری و به اون علاقه داری درجه یک و بهترین باشی.

تو درجه یکی....

 نمیدونم چه جوری دنیای زیبا و پر از عشقی که با تو دارمو برات بگم از بازی کردنای جورواجور و مختلف،از اینکه روزمو با لبخند زیبای تو شروع میکنم از گردشای سه نفرمون با بابای مهربون از عشق و محبتی که به همه خانواده میدی از شیرین زبونیایی که قند تو دل هممون آب میکنه،از کدومشون بگم؟؟

فقط اینو بگم که تو دنیای زیبای من و بابا رو رنگارنگ تر و شاد تر کردی 

منو ببخش اگه نمیتونم همه این زیبایی هارو برات به تصویر بکشم

من تو دنیای کودکی تو غرق شدم و چه لذتی داره این دنیا

و اینجا چند تا از عکسایی که گلچین شدن و خودم دوسشون دارم و امیدوارم از این انتخاب راضی باشی

یه روز که از حمام اومدی بیرون این ژست و گرفتی و منم ازت عکس گرفتم

یه روز زمستونی ابری که تو پارک لاله حسسسسابی بازی کردی و به من و بابا واقعا در کنار شما خوش گذشت و خاطره شیرینش از ذهنم نمیره

در خواب ناز ...

کپی برابر اصل

تو محوطه نمایشگاه بین المللی که سعی میکردی مثل بابا جان راه بری

هنگام تماشای تلویزیون

وقتی تو خونه با اسباب بازیا سرگرمی 

و چندتا عکس از یه شب خییییلی خوب که به همراه بابای مهربون به شهربازی ژوپیتر مجموعه کوروش رفتیم که خیلی بهمون خوش گذشت البته به آقا شهراد بیشتر چون کلی وسیله سوار شد و بازی کرد

وقتی حاضر شدی برای بیرون رفتن و با کمک بابا ژست گرفتی برای عکس انداختن

 باغ پرندگان 

من و بابا فکر کردیم که دیدن از کجا میتونه برای شما جالب و خوشحال کننده باشه این بود که باغ پرندگان رو انتخاب کردیم که محیط قشنگی داشت و بعضی از پرنده ها توجه شما رو به خودشون جلب کردن چون اونا رو از نزدیک ندیده بودی