شهرادشهراد، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

شهراد پادشاه جوانمرد

زمستان ۱۳۹۶

و باز هم زمستان و نوید آمدن بهاااااااری دیگر به همین سرعت فصلها و ماها و سالها پشت هم میان ومیرن و قد کشیدن و‌بزرگ شدن شهراد رو جلوی چشمام میبینم این روزهایرخوش چه با سرعت میگذرن 🌺🌻🌼🌷⚘🌱🌹🥀🌺🌻🌼🌷⚘🌱🌲 و بازهم بارها و بارها سپاس بی انتهاااا از پروردگار بی همتااااا برای داشتن این روزهای خوش و این عشق 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 توی زمستون اتفاقات قشنگ و مهمی افتاد ولی من دوست دارم اول درمورد مهم ترین و شیرین ترین اتفاق زندگیم صحبت کنم که اون❤ تولد❤ آقا شهراد جااااانمه 🎀🎁🎀🎁🎀🎁🎀🎁🎀🎁🎀🎁🎀🎁🎀 امسال تولد شهراد مختصر ومفید برگذار شد ولی خداروشکر مثل همیشه به هممون خوش گذشت نااااازنینم، اول و آخر همه حرفام شکر وسپاس گذاریه به درگاه خداوندم که من رو شایسته مادر شدن دان...
27 اسفند 1396

پاییز ۱۳۹۶

از خدای بزرگ میخوام حافظ و نگهدار همه بچه ها باشه که شور و نشاط و روشنی و شیرینی زندگی هستند   حالا که با کمی تاخیر عزم خودمو جزم کردم که  پست پاییزی وبلاگ شهراد جانم رو کامل کنم اول دی ماه هست و ما مثل سالهای گذشته پاییز نچندان دل انگیزی رو از نظر آب و هوا پشت سر گذاشتیم،به این جهت که واقعا آلودگی هوا از مرز پر خطر هم گذشته و بارندگی خییییلی کمی رو تحربه کردیم. به هر روی زندگی به لطف پروردگار بی همتا پای برجاست و امید داریم که زمستان پر خیر و برکتی رو پیش روی داشته باشیم انشالله. از حال و احوال شهراد جانم که اگه بخوام بگم واقعا شیرین زبونی ها و بازی کردنهای پیاپی و عشق آفرینی هاش خییییلی بیشماره که واقعا برای من به زبا...
1 دی 1396

تابستان شاد شهرادم

هورااااا تابستون اومد فصل گرما و نور و آب بازی و نوشیدنیهای خنکککک و دلچسب. همه فصلهای خدا زیبا و دلنشین هستن و تو هر فصلی کلی میشه خوش بود و خوش گذروند. ما هم سعی میکنیم توی این فصل قشنگ با این همه زیبایی شرایط خوش گذرونی و عشق و حال برای شهرادم محیا باشه تا با همون کودکانه های شاد و پرانرژی از همه تفریحات در حد امکان استفاده کنه و خوش بگذرونه و شاد باشه. یکی از بههههههترین تفریحات تابستونی که از نظر من اوج لذت بردن از گرمای تابستونه میتونه آب بازی کردن و  آب تنی کردن باشه اونم تو استخر فضای باز که من دوست دارم شهرادم تا آخر تابستون حسااابی از این لذت بهره ببره. شهراد با همراهی باباجون و بابامهدی جان در استخر فضای باز بانک ...
13 تير 1396

سفر فروردین ماهی

یه سفر خیییلی هیجان انگیز به دبی داشتیم که بعد از سفر به استانبول این دومین سفر برون مرزی شما به حساب میاد تو این سفر لذت بخش مامان جون و باباجون و خاله جون همراهان همیشگی سفرهای ما همراه ما بودن که مثل همیشه درکنار شما و بابا مهدی جان بیش از پیش حززززز سفر و برای من بیشتر و بیشتر کرد.... خداروشکر میکنم این سفر برامون مهیا شد که بسیار لذت بردیم و هنوز خاطره خوش لحظه به لحظش هوش و هواس از سرم میبره و دلمو میبره اون ور آبهااااااا... از دبی بگم که واقعا قول تکنولوژی و مدرنیته س از برجهای سر به فلک کشیده و مالهای عظیم الچثه و غیره و غیره که واقعا از دینشون چشمامون واقعا گرد میشد خداروشکر تو فرصت یک هفته ای از چندتا جای معروف و دیدنی...
30 خرداد 1396

نوروز 1396

به همین سرعت همه روزها و شبها از پس هم میان و میرن و ما رو به بهارها و تابستانها و پاییزها و زمستانهای زیبا میرسونن و میگذرن و من خوووشحال و دلشاد و دلگرم و پر انرژی تر از همیشه خداروشکر میکنم که هستم و حضور دارم و تمام این زیبایی ها سهم بزرگی از زندگی منه و سرتاسر زندگی من پر شده از همبن دلخوشی های ساده امممممما شور انگیز خداروشکر میکنم که این نوروز رو هم درکنار شهراد نازنینم و مهدی عزیزم و خانواده های دوست داشتنی و مهربونمون تجربه میکنیم... خدایااااا ممنونم به خاطر فرصت زندگی کردن  به خاطر دیدن دوباره بهااااار زیبا این باشکوه ترین تجلی نوشدن و زنده شدن و زندگی بخشیدن به خاطر سلامت جسم و جان به خاطر تمااااام عزیزانی که در کنا...
20 فروردين 1396

زمستان و بهمن ماه و تولد...

  داشتنت شیرین ترین و لذیذ ترین مزه هایی که تو عمرم چشیدم و شنیدن صدای ناز و قشنگت بهترین و خوش آهنگ ترین صداهایی که تو عمرم شنیدم مخصوصا وقتی با لحن کودکانت برام شعر میخونی و یا حتی دوستت دارم هایت را تکرار میکنی.... از کدوم زیبایی ها برات بگم !!!؟؟؟؟از وقتی صدای خندیدنت که از شادی کردن و بازی کردنه همه فضای خونه رو پر میکنه، یا از لمس کردن و نوازش کردن و بوسیدن صورت ناز و شیرینت؟؟؟ خلاصه سرتاپا همه وجودت پر از شور و شوق و هیجان و عششششقه که گرمی زندگی رو برای ما گرم تر و پر حرارت تر و پر انرژی تر کرده خداروشکر به خاطر داشتنت من و بابا هر روز و هر لحظه خدارو به خاطر وجودت شکر میکنیم توی این روزای زمستونی ما همچنان در حال گذ...
30 بهمن 1395

پاییز رنگارنگ ...

شهراد سه سال و هشت ماهه من ... یکی دیگه از فصلهای خوب خدا اومد،پاییز رنگارنگ باصدای خش خش برگها بوی نارنگی و پرتقال روشن شدن وسایل گرمایشی!!!! البته که متاسفانه فعلا خبری از بارش بارون نیس و هوای تهران خیییلی آلودس که این لذت و رنگارنگی این فصل قشنگ رو کمی برای ما خدشه دار کرده به امید اینکه هوای پاک و سالم داشته باشیم تا همه بچه ها و بزرگترها از بازی کردن و قدم زدن تو هوای پاک لذذذذت ببرن... ترم دوم کلاس موسیقی،مادر و کودک و آشنایی بیشتر بچه ها با سازها ،شهراد جان شعرهاو بازیهای زیادی یاد گرفته و کم کم داره نت هارو به صورت کدای آموزش میبینه برای من مهم تر از همه اینا لذت بردن شهراد از محیطیه که توش قرار میگیره و امیدوارم این علاقمند...
28 آبان 1395

تجربیات شیرین تابستانی

به لطف خدای بزرگ که مهربونی که محبت و نعمت خودش رو درحق ما تمام و کامل کرد دلگرمم به وجود خانواده نازنینم خدای بینهایت عززززیزم شاکرم به خاطر نعمت شادی و سلامتی و امنیت و آرامش و خانواده و همممممممه این زیبایی هاااااا. تابستان پرشور دل انگیز شهرادم و خاطرات و تجربیات شیرین شهراد و مادرانه های من و همراهی با عزززیز جاااانم و اولین حضور شهراد ناازنیم در کلاس موسیقی ، مادر و کودک . که البته به خاطر روزنه هایی که تو وجود پاک و نازنین شهرادم دیده شده تصمیم گرفتیم شهراد جان رو تو این کلاس ثبت نام کنیم که تو این محیط شاد همراه با بازی و شعر و نقاشی و فضای مادر و کودکی استارت شرکت کردن گل پسری تو فضای آموزشی زده شد. خداروشکر که لحظه به لحظه ...
28 آبان 1395

اردیبهشت 95

 اردیبهشت ماه برای ما پر از سفر و اتفاقای خیلی خوب و شاد بود و از این بابت وبلاگ گل پسری پر شد از عکسای شاد و متنوع  یکی از اتفاقای خوب و خوشایند البته اواخر فروردینی به دنیا اومدن یه فرشته پاک و کوچولو و نازنین به اسم حلما خانوم که دختردایی آقا شهراد هستن،خداروشکر که دخترمون سالم و سلامت به دنیا اومد....   اندر احوالات مارکوپولی ما :  دوتا سفر خیلی شیرین و دل انگیز ما به جنوب کشور که برامون به عنوان اولین تجربه خیلی خاطره انگیز شد ،اولی سفر به بندر عباس و قشم و دومی سفر به بوشهر که هرکدوم تو فضای دلچسب جنوب کشوری با اون هوای گهگاه گرمش حس و حال خاص و متفاوتی داشتن،خداروشکر این سفرها هم هر کدومش به نوع خودش به ما ...
19 خرداد 1395

بهار 95

  بالاخره بهاری که انتظارش رو میکشیدیم از راه رسید و با خودش کلی سرسبزی و طراوت آورد،البته الان که من دارم این پست جدید رو به وبلاگ قند عسلم اضافه میکنم اوایل اردیبهشت ماه هستش و از حال و هوای عید فاصله گرفتیم اما همچنان بهار هست و ماهم هستیم و از این حال و هوای خییییییلی خوب لذت میبریم.توی این فصل زیبا و رنگارنگ خدای مهربون من و شهراد جانم سعی میکنیم هر روز به پارک بریم و گل پسری هم حسااابی توی این هوای خوب درکنار دوستای کوچولو موچولوش بازی میکنه و من با دیدن این همه شور و نشاط و انرژی واقعا سر ذوق میام و به خودم قول میدم که هر روز این فرصت رو برای یکی یه دونم فراهم کنم که بتونه تو هوای آزاد حسابی بدو بدو کنه و با دوستاش شاد باشه... ...
1 ارديبهشت 1395